عقاید

Just god

عقاید

Just god

کفر

کفر     

یکی دیگر از عواملی که باعث کفران نعمت می­شود، کفر می­باشد. عده­ای از انسان­ها با دیدن نشانه­های قدرت الهی به خاطر عناد و لجاجتی که دارند باز به او ایمان نیاورده و در برابر صاحب اختیار خود به سرکشی و دشمنی می­پردازند. کافران از وسایل و امکانات مادی که خداوند برای آنها آفریده است، به طور نادرست استفاده می­کنند.

«آنچه که خداوند نسبت به معرفی ناسپاسان می­فرماید چنین است که آنها افرادی هستند که پس از شناختن نعمت خداوند، آن را انکار می­کنند و اینها بیشترشان کافرند. (یَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللّهِ ثُمَّ یُنکِرُونَهَا وَأَکْثَرُهُمُ الْکَافِرُونَ.)2 و این افراد کافر، همان­ها هستند که در آیۀ 55 سورۀ انفال آنان را در شمار بدترین جانوران قرار داده و می­فرماید: إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللّهِ الَّذِینَ کَفَرُواْ فَهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ. بی تردید، بدترین جنبندگان پیش خدا کسانی اند که  کفر ورزیدند و ایمان نمی آورند.»3

انسان­های کافر در حالی که از نعمت­های پروردگار متنعم شده، اما در پنهانی و آشکارا آن را کفران می­کنند. قرآن، کسانی که اسلام، بزرگترین نعمت الهی را تکفیر نموده و از آن اعراض نموده را مورد مذمت قرار داده و می­فرماید:

«یَحْلِفُونَ بِاللّهِ مَا قَالُواْ وَلَقَدْ قَالُواْ کَلِمَةَ الْکُفْرِ وَکَفَرُواْ بَعْدَ إِسْلاَمِهِمْ وَهَمُّواْ بِمَا لَمْ یَنَالُواْ وَمَا نَقَمُواْ إِلاَّ أَنْ أَغْنَاهُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ مِن فَضْلِهِ فَإِن یَتُوبُواْ یَکُ خَیْرًا لَّهُمْ وَإِن یَتَوَلَّوْا یُعَذِّبْهُمُ اللّهُ عَذَابًا أَلِیمًا فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ فِی الأَرْضِ مِن وَلِیٍّ وَلاَ نَصِیرٍ1

«به خدا سوگند می­خورند که [سخن ناروا] نگفته اند، در حالی که قطعا سخن کفر گفته و پس از اسلام آوردنشان کفر ورزیده­اند، و بر آنچه موفق به انجام آن نشدند همت گماشتند، و به عیبجویی برنخاستند مگر [بعد از] آنکه خدا و پیامبرش از فضل خود آنان را بی نیاز گردانیدند. پس اگر توبه کنند برای آنان بهتر است، و اگر روی  برتابند، خدا آنان را در دنیا و آخرت عذابی دردناک می­کند، و در روی زمین یار و یاوری نخواهند داشت.»

افرادی پس از اسلام آوردن­شان سخنان کفرآمیز بر زبان جاری ساختند و وقتی بر آن قصد و نیتی که داشتند نتوانستند موفق شوند، برای همین وقتی پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) توسط خداوند از نیت آنها آگاه شد سوگند یاد کردند که چنین نبوده است. آنها افراد منافقی بودند که با اینکه خداوند نعمت پیامبر و اسلام را برای آنها فرستاد، اما باز هم بر کفر خود باقی ماندند، اما باز هم خداوند بر آنها منت نهاد و به آنها مهلت داد تا توبه کنند.

«منافقین پس از قبول و اظهار اسلام راه کفر را پیش گرفتند. البته آنان از آغاز مسلمان نبودند که کافر شوند بلکه تنها اظهار اسلام می­کردند. آنها تصمیم خطرناکی گرفتند که به آن نرسیدند. این تصمیم ممکن است اشاره به همان داستان توطئه برای نابودی پیامبر در "لیلة المبیت" بوده باشد و یا اشاره به تمام کارها و فعالیت­هایی است که برای به هم ریختن سازمان جامعه اسلامی و تولید فساد و نفاق و شکاف، انجام می­دادند، که هرگز به هدف نهایی منتهی نشد.»2

آری، کافران تحمل عدالت پیامبر را نداشتند و با اینکه در سایۀ اسلام به انواع نعمت­های مادی و معنوی رسیده بودند اما باز هم، همه چیز را برای خود می­خواستند و نمی­توانستند تحمل کنند که پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) با انسان­های نیازمند نیز مانند آنها برخورد کند.

«آنان به خلاف آنچه می­بایست انجام دهند رفتار کردند و به جای سپاس نعمت­های الهی ناسپاسی و نمک نشناسی کردند و به عبارت دیگر آنان در جایی به کینه توزی و انتقام جویی پرداختند که هرگز جای آن نبود، چرا که پیامبر و جامعه اسلامی گناهی نداشتند، که اینان در اندیشۀ انتقام بودند، بلکه این خدا بود که غنایم را برای مردم روا و مباح ساخت و پیامبر میان آنان تقسیم نمود و بدین وسیله خدا آنان را توانگر ساخت و این نفاق گرایان نیز از آن جامعه و مردم بودند. با این بیان برای آنان شایسته بود که سپاس آن نعمت­ها را به جا آوردند، اما راه ناسپاسی در پیش گرفتند.»1

بعضی از انسان­ها هستند که بعد از اینکه خداوند آنها را هدایت و نعمت ایمان را به آنها عنایت کرد به جای سپاسگزاری بر این نعمت، باز راه کفر را در پیش گرفته و به دشمنی با حق می­پردازند. اینگونه افراد با کفرشان به کفران نعمت­های الهی می­پردازند.

رسول اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) می­فرمایند: «ثَلاثٌ مَن کُنَّ فیهِ وَجَدَ حَلاوَةَ الإیمانِ: اَن یَکوُنَ اللهُ وَ رَسُولُهُ اَحَبَّ إلَیهِ مِمّا سِواهُما وَ أن یُحِبِّ المَرءَ لا یُحِبُّهُ الّا لِلّهِ وَ أن یَکرَهَ أن یَعُودَ فِی الکُفرِ بَعدَ إذ اَنقَذَهُ اللهُ مِنهُ کَما یَکرَهُ أن یُلقَی فِی النارِ. سه چیز است که در هر که هست شیرینی ایمان را چشیده است: آنکه خدا و پیغمبرش را از همه دوست تر دارد دیگر آنکه کسی را برای خدا دوست دارد سوم آنکه پس از آنکه خدا او را از کفر نجات داد از بازگشت به آن بیزار است چنانکه افتادن در آتش را دوست ندارد.»2

یکی از وجوه کفر، کفران نعمت است. انسان کافر به دلیل اینکه از خداوند روی برگردانده و با گستاخی تمام در مقابل او می­ایستد در واقع او با کفرش بسیاری از نعمات الهی را کفران می­کند.

امام علی (علیه السلام) می­فرمایند: «وَلا تَکفُر نِعمَةَ فَانَّ کُفرَ النِّعمَة مِنَ الأمِ الکُفر. هیچ نعمتی را کفران مکن زیرا راستی، کفر نعمت پست ترین و بدترین اقسام کفر است»3



2 سوره نحل آیۀ 83

3 بهداشت در قرآن، دکتر سید محمدرضا نوری، انتشارات واقفی، مشهد، چاپ دقت، چاپ اول 1384، ص 310

1 سوره توبه آیۀ 74

2 تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و جمعی از محققان، ج 8، ص 45 ؛ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی، ج4، ص 276

1 تفسیر مجمع البیان، علامه طبرسی، ج 5، ص 691

2 نهج الفصاحه، ابوالقاسم پاینده، ص 269

3 گناهان کبیره، آیت الله شهید دستغیب، ج 2، ص 331 و آئین زندگی، آیت الله شهید دستغیب، ج 2، ص 95

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد