، این حال، کفر به نعمتهای الهی است.
خداوند در آیۀ 67 سوره اسراء میفرماید:
«وَإِذَا مَسَّکُمُ الْضُّرُّ فِی الْبَحْرِ ضَلَّ مَن تَدْعُونَ إِلاَّ إِیَّاهُ فَلَمَّا نَجَّاکُمْ إِلَی الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ وَکَانَ الإِنْسَانُ کَفُورًا»
«و چون در دریا به شما صدمهای برسد، هر که را جز او میخوانید ناپدید [و فراموش] میگردد، و چون [خدا] شما را به سوی خشکی رهانید، رویگردان میشوید و انسان همواره ناسپاس است.»
وقتی انسان دچار خطری میشود، از هرچه غیر خداوند است دل گسسته و از اعماق وجود خداوند را صدا میزند. آنجا فطرت خداجویش میداند که تنها خداوند میتواند او را نجات دهد. خداوند مهربان نیز از آنجایی که غیاث المستغیثین است، انسان را به سلامتی از خطر دور میکند. اما انسان به جای اینکه نسبت به آن نعمت خوشحال شده و از خداوند سپاسگزاری کند، به نا سپاسی میپردازد و از خداوند دور شده و با توجه به ناسپاسیش، در عمل و رفتار، نسبت به نعمت خداوند ناراحت میشود.
«جاذبههای دنیا به قدری دل فریب است که انسان پس از ساعتی نجات از مهلکه، همه چیز را فراموش میکند.»2
«انسان به جای اینکه شکرش افزون شود، طغیان و کفرش به نعمتهای خدا افزایش پیدا میکند.»1
اینکه انسان با حالات مختلف خود نعمات پروردگار را کفران میکند، این خود اوست که زیان میبیند و خداوند نیازی به سپاسگزاری ما ندارد.
«گر جمله کائنات کافر گردند |
بر دامن کبریاییش ننشیند گرد»2 |