عقاید

Just god

عقاید

Just god

نشناختن نعمت و منعم

 نشناختن نعمت و منعم

نشناختن نعمت و منعم که قبیح تر از مورد دیگر می­باشد و به دو صورت می­باشد، یعنی یا انسان خود نعمت را نمی­شناسد و آن را نادیده می­گیرد و یا منعم واقعی را نمی­شناسد و نعمت را از او نمی­داند و به ناسپاسی می­پردازد.

هر نعمتی برای انجام کاری آفریده شده است و اگر انسان آن نعمت را نشناسد و در غیر حکمت و مصلحتش به کار برده شود، کفران آن نعمت را کرده است. مثلاً وقتی انسان به نامحرمی نگاه کند، 

کفران نعمت چشم را کرده است، یا اگر انسان به مجلس گناه برود، علاوه بر گناهان دیگر، کفران نعمت پا را کرده است، چون خداوند پا را برای قدم گذاشتن در عبادت و بندگی خود و انجام کارهای صحیح آفریده است.

به تعبیر ملا احمد نراقی «هر که طلا و نقره را حبس کند و ذخیره نماید، کفران نعمت خدا را در آنها نموده، زیرا مطلوب از خلق آنها آن است که بندگان به آنها منتفع گردند و تعدیل و مساوات در معاوضه و معامله به واسطۀ آنها به عمل آید. پس هرکه آنها را حبس نماید کفران نعمت خدا را کرده و ظلم وستم به آنها نموده و مانند کسی است که حاکم عادل مسلمین را در زندان نماید. کسی که قدر ضرورت را در ما یحتاج خود صرف، و زاید را در راه خدا میان بندگان به نحو مقرر در شرع تقسیم نماید پس آنها را بر وفق حکمت مصروف و شکر آنها را به جا آورد.»1

یکی از آیاتی که در آن خداوند به این حقیقت اشاره کرده است، آیه 51 سوره روم می­باشد.

« وَلَئِنْ أَرْسَلْنَا رِیحًا فَرَأَوْهُ مُصْفَرًّا لَّظَلُّوا مِن بَعْدِهِ یَکْفُرُونَ»

«و اگر بادی [آفتزا] بفرستیم و [کشت خود را] زردشده ببینند، قطعاً پس از آن کفران می­کنند.»

انسان­های ضعیف الایمان به دلیل اینکه خداوند را درست نشناخته­اند و به حکمت کارهای او آگاه نیستند با رسیدن زیان و مشکلی در زندگی­شان شروع به کفران نعمات الهی می­کنند. آنها اگر نعمت­های خدا را بشناسند، آنگاه آنها را نشانه­ای می­دانند برای بهتر شناختن خداوند و به این صورت با دیدن هر اتفاق و مشکلی شروع به نا سپاسی نمی­کنند، بلکه به خداوند ایمان دارند که اگر به آنها نعمتی می­دهد یا اگر به آنها زیانی می­رسد، حتماً در آن یک خیر و مصلحتی برای آنها وجود دارد و خداوند بدون علت کاری را انجام نمی­دهد.

«اگر بادی سرد و زیان بار را بر کشتزارهای انسان­ها بفرستیم و آن بوستان­ها و مزرعه­های سرسبز و پر طراوت را که از نشانه­ها و آثار رحمت خداست زرد و آفت زده بنگرند، پس از آن شادمانی و امید، راه کفرانگری و ناسپاسی را در پیش می­گیرند و با ناخوشنودی از خواست خدا و حکمت و فرزانگی او به ذات پاک آن دانای آگاه، کفران می­ورزند و می­گویند؛ چرا کشتزارهای سرسبز و درختان پرطراوت و گلها و گیاهان رنگارنگ، پس از آن طراوت و خرمی خزان گردیده؟ آنان نمی­اندیشند که آفریدگار هستی، دانا و فرزانه است و آنچه را که خیر و صلاح است انجام می­دهد تا مردم از نعمت­های او سپاسگزاری نموده و بیدار و هوشیار باشند.»2

در حقیقت انسان­ها، افرادی نا سپاس هستند که چشم­های خود را به روی حقایق درست باز نمی­کنند. خداوند به آنها سال­های سال، نعمت­های فراوانی از جمله سلامتی و روزی و ... عنایت می­کند و آنها متوجه آن نیستند و حتی ناسپاسی هم می­کنند، اما همینکه خداوند به آنها برای مدت کوتاهی مصیبتی وارد کند، آن را متوجه شده و شروع به کفران نعمات الهی می­کنند.

«خداوند در این جا بادهای مفید و باران زا را به صورت جمع آورده (ریاح) اما در مورد بادهای زیان بار صیغۀ مفرد (ریح) آن اشاره به این دارد که اغلب بادها مفیدند و باد سموم، جنبۀ استثنایی دارد که گاه در یک ماه یا یک سال، یک بار می­وزد، اما وزش­های مفید در تمام روزها و شب­ها در جریانند.»1



1 معراج السعاده، ملا احمد نراقی، ص 677

2 تفسیر مجمع البیان، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران پاییز 1380، چاپ اول، ابو علی الفضل بن الحسن الطبرسی (ره)، ترجمه علی کرمی، ج 11، ص 174

1 تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و همکاران، ج 16، ص 475

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد