عقاید

Just god

عقاید

Just god

آثار اخروی کفران نعمت

آثار اخروی کفران نعمت

در قرآن مجید بر کفران نعمت وعده­ی عذاب داده شده است. در آیات قرآن خداوند داستان اقوامی را بیان می­کند که به دلیل ناسپاسی و کفران نعمات الهی دچار عذاب شدند.

از جمله آیاتی که به این حقیقت اشاره دارد آیه­ی 7 سوره­ی ابراهیم می­باشد.

«وَ إذ تَأذَّنَ رَبُّکُم لَئِن شَکَرتُم لأزیدَنَّکُم وَ لَئِن کَفَرتُم إنَّ عَذابِی لَشَدید»

«و آنگاه که پروردگارتان اعلام کرد که اگر واقعاً سپاسگزاری کنید، [نعمت] شما را افزون خواهم کرد و اگر ناسپاسی نمایید، قطعاً عذاب من سخت خواهد بود.»

در این آیه خداوند صریحا بیان می کند که اگر نعمت­های مرا شکر کنید بر نعمت شما می­افزایم و اگر به آنها کفران ورزید و در راه نادرست مصرف کنید، عذاب من برای کفران کنندگان سخت و شدید است. «افزایش نعمت در صورت شکرگزاری و تهدید به عذاب در صورت کفران نعمت، مقتضای ربوبیت الهی است.»1

یکی از سنت­های خداوند این است که در صورت شکرگزاری نعمت­ها، نعمت را برای بنده اش زیاد
می­کند. ولی در مورد کفران به طور صریح بیان نمی­کند که اگر کفران کنید من شما را به شدت عذاب می­کنم، بلکه می­فرماید: اگر کفران کنید عذاب من شدید است. این شیوه­ی صحبت کردن، نهایت لطف و مهربانی پروردگار را می­رساند که به چه میزان نسبت به بندگانش رئوف است.

«نکته­ای که در آیه به کار برده و آن این است که وعده­ی زیاد کردن نعمت را به طور صریح (آن هم با نون تأکید) آورده و فرموده ) :لازیدنکم: حتماً نعمت را برایتان زیاد می­کنم.) ولی در تهدید علیه کفران کنندگان، به صراحت نفرموده که عذابتان می­کنم، بلکه به طور تعریض و اشاره فرموده:"عذاب من سخت است."آری این شیوه و روش کریمان است که در وعده و وعیدشان غالبا تصریح به عذاب نمی­کنند.»2

انسان با تدبر در آیات قرآن می­تواند اثرات گناه را مشاهده نماید. در این آیه خداوند اعلام می­کند که (کسانی که شکر نعمت کنند بر نعمتشان افزوده می­شود.) می­توان اثر اخروی شکر را از این قسمت برداشت کرد که در صورت انجام کار نیک، خداوند در آخرت چندین برابر به انسان پاداش می­دهد و همین طور می­فرماید: (در صورت کفران نعمت دچار عذاب شدید می­شوید.) از این قسمت اثر اخروی کفران نعمت استفاده می­شود که شخص دچار عذاب الهی می­شود.

با توجه به آیات قرآن و سنت هر گناهی که به آن وعده­ی آتش و عذاب داده شده باشد جزء گناهان کبیره است. پس کفران نعمت نیز که در آیات قرآن به آن وعده­ی عذاب و آتش داده شده است جزء گناهان کبیره است.

عن الصادق (علیه السلام): « ... ان الکبائر ... کفران النعمة ... :و لئن کفرتم ان عذابی لشدید از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که در بیان گناهان کبیره ... کفران نعمت است. خداوند می­فرماید: و لئن کفرتم ان عذابی لشدید3

رهبران و سردمداران یک جامعه تاثیر زیادی در هدایت و ضلالت مردم دارند. اگر آن رهبران خداپرست و پیرو تعلیمات انبیاء باشند، باعث می­شود که مردم را به راه راست راهنمایی کنند و سرانجام آنها بهشت برین است. اما اگر رهبران جامعه، انسان­های کافر و پیرو شیطان باشند، باعث می­شود که مردم را به شقاوت راهنمایی کنند که سرانجام آنها عذاب جهنم است.

«اَلَم تَرَ اِلَی الَّذینَ بَدَّلُوا نِعمَتَ اللهِ کُفراً اَحَلُّوا قَومَهُم دارَ البَوار * جَهَنَّمَ یَصلَونَها وَ بِئسَ القَرار1

«آیا به کسانی که [شکر] تعمت خدا را به کفر تبدیل کردند و قوم خود را به سرای هلاکت در آوردند ننگریستی؟ [در آن سرای هلاکت که] جهنم است [و] در آن وارد می­شوند و چه بد قرارگاهی است.»

«البوار به معنی هلاکت است.»2

در این آیه خداوند سرانجام ناسپاسی را بیان می­کند و یادآوری می­کند کسانی که نعمت­های الهی را کفران کردند، سرانجام آنها آتش جهنم است و این سرانجام تنها مختص اقوام گذشته نبوده و نیست. بلکه تذکر و یادآوری است برای تمام انسان­ها تا هر وقت که دنیا برقرار است.

«این آیه وضع پیشوایان کفر و رؤسای ضلالت که ظلم نموده و کفران نعمت کردند را بیان می­کند که چگونه نعمت از هر طرف احاطه شان کرده و ایشان به جای شکر نعمت خدا و ایمان به پروردگار، کفران نعمت نمودند.»3

هدف از آفرینش انسان رسیدن به کمال و قرب الی الله است و والاترین نعمتی که انسان را می­تواند به قرب الهی و کمال مطلوب خود برساند، رهبران الهی و برگزیده­ی خداوند می­باشد. ازاین رو «مفسران بزرگ گاهی این نعمت را به وجود پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) تفسیر کرده­اند و گاهی به ائمه­ی اهل بیت (علیهم السلام) و کفران کنندگان این نعمت را گاهی "بنی امیه" و" بنی مغیره" و گاهی همه­ی کفار عصر پیامبر معرفی نموده­اند، ولی مسلماً مفهوم آیه وسیع است و همه­ی کسانی را که نعمتی ازنعمت­های خدا را کفران کنند شامل می­شود. آیه این واقعیت را ثابت می­کند که استفاده از نعمت­های الهی و مخصوصاً نعمت رهبری پیشوایان بزرگ که از مهمترین نعمت­ها است، نتیجه وثمره­اش عائد خود انسان می­شود و کفران این نعمت­ها و پشت کردن به این رهبری پایانی جز هلاکت و سرنگون شدن به دارالبوار ندارد.»1

در آیه مذکور خداوند سرنوشت ناسپاسی را دارالبوار معرفی می­کند که مفسران در تفسیر آیه­ی 29 سوره­ی ابراهیم فرموده­اند: «آن سرای عذاب و نابودی، همان آتش شعله­ور است که تبهکاران و ناسپاسان در آن وارد می­شوند و راستی چه بد قرارگاهی است.»2

کسانی که به خداوند ایمان نیاورده و به او کافر شوند، آنها همه­ی نعمت­های الهی را کفران کرده­اند. خداوند یکی از عذاب­های اخروی ناسپاسان را آتش جهنم بیان می­کند.

خداوند در آیه­ی 36 سوره­ی فاطر می فرماید:

«وَالَّذینَ کَفَرُوا لَهُم نارُ جَهَنَّمَ لا یُقضی عَلَیهِم فَیَمُوتُوا وَ لا یُخَفَّفُ عَنهُم مِن عَذابِها کَذلِکَ نَجزِی کُلَّ کَفُور

«و [لی]کسانی که کافر شده­اند، آتش جهنم برای آنان خواهد بود. حکم به مرگ برایشان [جاری] نمی­شود تا بمیرند و نه عذاب آن از ایشان کاسته شود. [آری،] هر ناسپاسی را چنین کیفر می­دهیم؟»

کسانی که به خداوند کافر می­شوند و خدا را نمی­پرستند، این گونه افراد آتش جهنم را برای خود خریداری کرده و در آخرت نیز از عذاب آنها کاسته نمی­شود و خداوند هر کفران کننده­ای را به این صورت مجازات می­کند.

« آنها که در درجه­ی اول نعمت انبیاء و کتب آسمانی را کفران کردند، سپس سرمایه­های خداداد را که می­توانستند برای نیل به سعادت به آنها کمک کند به باد فنا دادند، آری جزای کفران کننده، سوختن در عذاب دردناک آتش است، آتشی که با دست خود آن را در زندگی دنیا افروخته و هیزمش را افکار و اعمال وجود او تشکیل می­دهد.»3

این گونه عذاب مختص کافران است و به هیچ صورتی از عذاب آنها کم نمی­شود.

«"لام" در"لهم" لام اختصاص است و می­فهماند که آتش جزایی است خاص ایشان و از ایشان جداشدنی نیست و جمله­ی (لا یُقضی عَلَیهِم فَیَمُوتُوا) معنایش این است که، حکم نمی شود بر آنان به مرگ، تا بمیرند، در نتیجه در آن شدت عذاب همواره زنده­اند و عذاب آتش از ایشان تخفیف نمی­پذیرد، این چنین ما هر کفرانگر را که کفرانش یا شدید است و بسیار، کیفر می­دهیم.»1

«"کفور" اشاره به کسانی است که همه­ی نعمت­های الهی را کفران کرده­اند و تمام درهای رحمت او را در این جهان به روی خود بسته­اند، لذا در آخرت نیز خدا تمام درهای نجات را به روی آنها می­بندد.»2

خداوند تمام کسانی را که در دنیا تا می­توانسته­اند به مخالفت الهی پرداخته و نعمت­های او را کفران کرده­اند و تمام درهای رحمت الهی را به روی خود بسته­اند را در دوزخ و آتش جهنم جای می­دهد.

امام علی (علیه السلام) می فرمایند:« إنَّ اَهلَ النّارِ کُلُّ کَفُورٍ مَکُورٍ. به راستی که دوزخیان همه ی آنهایی هستند که بسیار کفران کننده و بسیار فریبکارند.»3

بعضی انسان­ها تا برایشان مشکلی پیش می­آید به سوی خداوند روی می­آورند و از او کمک
می­خواهند. اما همین که خداوند آن مشکل را از پیش پای آنها برداشت، دوباره به ناسپاسی و کفرانگری خود ادامه می­دهند و نه تنها خود بلکه دیگران را نیز به گمراهی می­کشانند و جایگاه چنین انسان­هایی آتش جهنم است.

خداوند در آیه 8 سورۀ زمر ناسپاسان را «اصحاب النار» معرفی می­کند.

«وَ اذا مَسَّ الانسانَ ضُرٌّ دَعا رَبَّهُ مُنیباًَ إلیهِ ثُمَّ إذا خَوَّلَهُ نِِعمَةً مِنهُ نَسیَ ما کانَ یَدعُوا إلیهِ مِن قَبلُ وَ جَعَلَ للهِ اَنداداً لِیَضِلَّ عَن سَبیلِهِ قُل تَمَتَّع بِکُفرِکَ قَلیلاً إنَّکَ مِن اَصحابِ النّارِ.»

«چون به انسان آسیبی رسد، پروردگارش را در حالی که به سوی او بازگشت کننده است می­خواند، سپس چون او را از جانب خود نعمتی عطا کند، آن [مصیبتی] را که در رفع آن پیشتر به درگاه او دعا می­کرد، فراموش می­نماید و برای خدا همتایانی قرار می­دهد تا [خود و دیگران را] از راه او گمراه گرداند. بگو: به کفرت اندکی برخوردار شو که تو از اهل آتشی.»

انسان ها بالفطره خدا جو هستند و نیاز به پرستش او دارند. همینکه انسان از راه حق گمراه شد، برای آرامش روحش به سوی خدایان دروغین می­شتابد. اما مدت زمان این ناسپاسی و کفرانگری کوتاه است.

«دل انسان تهی بودن و گسیختگی را رد می­کند و نمی­پذیرد، پس ناگزیر باید به چیزی بیاویزد، پس وقتی پروردگار خود را فراموش می­کند خداواری دروغین از شریکان برساخته می­تراشد و او را به جای پروردگار خویش می­گیرد و به کفران نعمت می­پردازد و آن نعمت را به خدایان برساخته نسبت می­دهد. تعبیر به "اصحاب النار - یاران آتش" از آن رو است که انسان یار خود را دوست دارد و از او جدا

نمی­شود، پس او و آتش دو همنشینند که از هم جدا نمی­شوند.»1

وقتی انسان سرگرم هوا و هوس و شهوات خود می­شود، نعمات الهی را فراموش می­کند و به خدایان دروغین پناه می­برد. مدت توقف انسان در این دنیا کوتاه است تا چشم روی هم می­گذارد می­بیند که عمرش تمام شده است و همه را در خواب غفلت به سر برده است. همانطور که حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) می­فرمایند: «النّاسُ نیامٌ فَإذا ماتُوا إنتَبِهُوا. مردم در خوابند همین که می­میرند از خواب بیدار می­شوند.» تازه وقتی انسان از دنیا رفت، چشمش باز می­شود و یاری را که در دنیا برای خود انتخاب کرده بود می­بیند، که چگونه او را احاطه کرده است و از او جدا نمی­شود.

« (قُل تَمَتَّع بِکُفرِکَ قَلیلاً إنَّکَ مِن اَصحابِ النّار) یعنی ای انسان غافل از خدا، با همین بی خبریت از خدا، سرگرم باش، سرگرمی اندک و ناپایداری، چون تو از اهل آتشی، بازگشتت به سوی آتش است و این امر (سرگرم باش) امر و دستوری است تهدیدی و در معنای خبر دادن است. یعنی تو سرانجام به سوی آتش می­روی واین سرگرمی در چند روزی اندک، آتش را از تو دفع نمی کند.»2

مولوی در شعر خود سرانجام کفران کنندگان نعمت را زیبا بیان می کند:

«زآنکه بی شکری بود شوم و [شنار]3                    می­برد بی شکر را در قعر نار»4



1 تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی ر فسنجانی وجمعی از محققان ، ج9، ص31

2 تفسیر المیزان،علامه طباطبایی، ج12، ص29

3 تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی ر فسنجانی وجمعی از محققان، ج9، ص33

1 سورۀ ابراهیم آیۀ 28 و 29

2 تفسیر هدایت، سید محمد تقی مدرسی، ج 5، ص334

3 تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج12ف ص78

1 تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و جمعی از محققان، ج10، ص343

2 تفسیر مجمع البیان، علامه طبرسی، ج7، ص379

3 تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و جمعی از محققان، ج18، ص274

1 تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج17، ص67

2 نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و جمعی از محققان، ج18،ص274

3 غررالحکم ودررالکلم آمدی(ره)، سید هاشم رسولی محلاتی، ج2، ص388 

1 تفسیر هدایت، سید محمد تقی مدرسی، ج 11، ص 436

2 تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج17، ص369

3 عار، ننگ،در فارسی به معنی شوم و نامبارک نیز گفته اند.

4 میناگر عشق، شرح موضوعی مثنوی مولانا جلال الدین محمد بلخی، کریم زمانی، ص 540

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد