عقاید

Just god

عقاید

Just god

تبدیل ثروت به فقر

تبدیل ثروت به فقر

یکی دیگر از آثار ناسپاسی در مقابل نعمات الهی تبدیل شدن ثروت به فقر می­باشد. وقتی خداوند به جامعه­ای روزی فراوان عنایت می­کند، اگر مردم به جای شکرگزاری از نعمات به کفران بپردازند، سنت الهی بر این قرار می­گیرد که نعمت را تغییر داده و آنها را دچار فقر و گرسنگی شدید می­کند.

خداوند می­فرماید: « وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَرْیَةً کَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً یَأْتِیهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن کُلِّ مَکَانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذَاقَهَا اللّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا کَانُواْ یَصْنَعُونَ»1

«و خدا شهری را مثل زده است که امن و امان بود [و] روزیش از هر سو فراوان می­رسید، پس [ساکنانش] نعمتهای خدا را ناسپاسی کردند، و خدا هم به سزای آنچه انجام می­دادند، طعم گرسنگی و هراس را به [مردم] آن چشانید.»

«"لباس" به پوشش گفته می­شود، چرا که بدن را از سرما و گرما و از چشم­ها می­پوشاند.»1 «به باور پاره­ای همانگونه که لباس بدن را فرا می­گیرد، گرسنگی و ترس و اثر آنها نیز انسان را فرامی­گیرد.»2

«خداوند اهل شهری به نام "ثرثار" را مثال می­زند که به مردم آن جامعه روزی­های فراوانی عنایت کرده بود. به حدی که مردم احترام نعمات الهی را ندانسته و برای پاک کردن محل خروج فضولات غذایی از بدن، از خمیر نان استفاده می­کردند و با این کارشان به کفران نعمات الهی پرداختند. خداوند نیز آن نعمت­ها را ازآنها گرفت و آن را تبدیل به گرسنگی و فقر شدید کرد. به حدی که مجبور شدند از همان نان­های آلوده خود را سیر کنند.»3

«در این آیه سرنوشت کفران کنندگان نعمت را بیان می­کند، می­گوید: خداوند لباس گرسنگی را به آنها چشانید، یعنی از یک سو گرسنگی تشبیه به لباس شده و از سوی دیگر به جای پوشاندن، چشاندن آمده است.»4 «این تعبیر اشاره به آن است که اولاً آنچنان قحطی آنها را فرا گرفت که گویی همچون لباس از هرسو آنان را احاطه نموده بود، و بدنشان را لمس می­کرد و از سوی دیگر این قحطی آنچنان برای آنها ملموس شد که گوئی با زبان خود آن را می­چشیدند واین دلیل بر نهایت فقر و فلاکت است که سراسر زندگی انسان را پر کند. در حقیقت همانگونه که در آغاز، نعمت رفاه، تمام وجود آنها را پر کرده بود، در پایان نیز بر اثر کفران، فقر به جای آن نشست.»5

حفظ نعمت از دو حال خارج نیست: یا انسان آن نعمت را می­خواهد، یا آن را نمی­خواهد. اگر انسان نعمتی را بخواهد با شکرگزاری ودرست مصرف کردن، آن را برای خود حفظ می­کند، اما اگر ناشکری و ناسپاسی کرد وآن را در راه درست خود مصرف نکرد، باعث تغییر یافتن نعمت می­شود.

حضرت علی (علیه السلام) می­فرمایند: «سَبَبُ تَحَوُّلِ النِّعَمِ الکُفر. سبب تغییر یافتن نعمت­ها کفران است.»6

 

گاهی خداوند حاصل کار انسان­های ناسپاس را تباه کرده وآنان را به مشکل معیشت، گرفتار ودر تنگنای اقتصادی قرار می­دهد.

«لَقَدْ کَانَ لِسَبَإٍ فِی مَسْکَنِهِمْ آیَةٌ جَنَّتَانِ عَن یَمِینٍ وَشِمَالٍ کُلُوا مِن رِّزْقِ رَبِّکُمْ وَاشْکُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَیِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ * فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ سَیْلَ الْعَرِمِ وَبَدَّلْنَاهُم بِجَنَّتَیْهِمْ جَنَّتَیْنِ ذَوَاتَی أُکُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَیْءٍ مِّن سِدْرٍ قَلِیلٍ * ذَلِکَ جَزَیْنَاهُم بِمَا کَفَرُوا وَهَلْ نُجَازِی إِلَّا الْکَفُورَ»1

«قطعا برای [مردم] سبا در محل سکونتشان نشانه  [رحمتی ] بود: دو باغستان از راست و چپ [به آنان گفتیم:] از روزی پروردگارتان بخورید و او را شکر کنید. شهری است خوش و خدایی آمرزنده .

پس روی گردانیدند، و بر آن سیل [سد] عرم را روانه کردیم، و دو باغستان آنها را به دو باغ که میوه های تلخ و شوره گز و نوعی از کنار تنک داشت تبدیل کردیم.

این [عقوبت] را به [سزای ] آنکه کفران کردند به آنان جزا دادیم، و آیا جز ناسپاس را به مجازات می رسانیم؟»

«(اکل) به معنی هر گونه ماده خوراکی است و (خمط) به معنی گیاه تلخ است و (اثل) به معنی درخت (شوره گز) است.»2

«(عَرِمَ) به معنای سد در مقابل رودخانه است که آب را حبس می­کند و بعضی دیگر گفته­اند به معنای باران سیل­زا می­باشد»3

در این آیات خداوند سرگذشت مردم سبأ را حکایت می­کند که آنها به دلیل شرایط خاص مکانی و هوش سرشاری که خداوند به آنها عنایت فرموده بود توانستند سیلابهایی را که ویرانگر بودند را در پشت سدی جمع کرده و به وسیلۀ آن سرزمین آبادی را بسازند. شاید بتوان گفت "آیتی" که در آیه اشاره شده است همین بوده که  عامل ویرانی، تبدیل به آبادانی شده بود.

«این باغ­ها ساده و معمولی نبودند، بلکه یک رشته باغ­های به هم پیوسته در دوطرف نهر عظیمی بود که از آن سد بزرگ آبیاری می­شد و به قدری پر برکت بود که در تواریخ آمده اگر کسی سبدی بر روی سر می­گذاشت و در فصل میوه از زیر درختان عبور می­کردآن قدر میوه در آن می­ریخت که بعد از مدت کوتاهی سبد پر می­شد.»1

آن مردم نعمت­های خداوند را کفران کردند، خداوند نیز نعمتش را تبدیل به فقر و گرسنگی کرد .

«مردم سبأ نعمت­های خدا را ناچیز شمردند، عمران و آبادی را ساده انگاشتند، از یاد حق غافل شدند و مست نعمت گشتند، اغنیاء بر تهیدستان فخر فروشی کردند. اینجا بود که شلاق مجازات بر پیکر آنها نواخته شد و سرزمین آباد آنها به ویرانه­ای مبدل شد و به این ترتیب به جای آن همه درختان خرم و سرسبز، مشتی درخت بیابانی وحشی و بسیار کم ارزش که شاید مهمترین آنها همان درخت سدر بود که آن هم به مقدار کم در میان آنها وجو داشت باقی ماند.»2



1 سوره نحل آیۀ 112

1 شرح واژه­های قرآن در ترجمه تفسیر مجمع البیان، به اهتمام علی کرمی فریدونی، ج 31، ص 77

2 تفسیر مجمع البیان، علامه طبرسی، ج 7، ص 762

3 تفسیر هدایت، سید محمد تقی مدرسی، ترجمه احمد آرام، ج 6، ص 139

4 تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و جمعی از محققان، ج 11، ص 433

5 همان، ص 434

6 گفتار امیرالمومنین علی (علیه السلام)، سید حسین شیخ الاسلام، ج 2، ص 1267

1 سوره سباء آیات 15 الی 17

2 تفسیر نمونه،آیت الله مکارم شیرازی و جمعی از محققان ،ج 18، ص 60

3 تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج 16، ص 549

1 تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج 16، ص 549

2 تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و جمعی از محققان، ج 18، ص 59

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد